ایستگاه آرامش

به خلوت دوست خوش آمدید!

ایستگاه آرامش

به خلوت دوست خوش آمدید!

ایستگاه آرامش

اشعار و دلنوشته های محمدرضا گرامی صادقیان
امیدوارم لذت ببرید و آرامش بگیرید 🌹
لطفا در صورت انتشار اشعار نام و تخلص بنده را هم ذکر بفرمایید. ممنون از شما عزیزان🌷

آخرین مطالب

دار

سه شنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۵، ۱۱:۳۱ ق.ظ

خاموش کردم توی لیوانم خدایم را

با عکس هایت باز کردم زخم هایم را

کز کردم و با بغض تف بر روی استاتیک

از تو فقط بر گردنم رژگونه و ماتیک

از این همه بی رحمی ات حرصم درآمد باز

رفتی ولی ای کاش می کردی نگاهم باز

رفتی و ای کاش عطر خود را نیز می بردی

هر شب کتک خوردی، کتک خوردی، کتک خوردی

رفتی و چشمم هر شب و هر روز بارانیست

رفتی و عشقم بر دلت انگار کارا نیست

در دل صدا کردم تو را و هیچ نشنیدم

درباره ات صدها سوال از خویش پرسیدم

با بغض خیره زل زدم بر پاکت سیگار

در خاطرت مانده هنوز؟ دست من و گیتار

هر شب به یادت دار را تنها به پا کردم

هر شب تو را در خواب و بیداری صدا کردم

در خواب بوسیدی مرا و هوش را بردی

خوردی به لب های من و نان و نمک خوردی

رسواییم این شهر را پر کرد از شهرت

بین من و تو عشق بود؟ یا درد یا شهوت

طاقت به سر آمد عزیزم شعر را بستم

هر شب به سقف یاد تو این دار را بستم

دار از دهن افتاد عمرم، میروم، شاید

بر جای خالی تو عشقم، خودکشی باید

#دوست 


پ.ن: از سه مصراع از یکی از شعر های سید مهدی موسوی در شعر استفاده شده.

۹۵/۱۰/۲۸ موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدرضا گرامی صادقیان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی