اینچنین نخواهد ماند
شعر جدیدم در قالب غزل:
بگفت خواجه که کار اینچنین نخواهد ماند
دل شکستهی ما هم حزین نخواهد ماند
اگر چه قلب مرا بی بهانه می شکنند
طلای تکهشده بر زمین نخواهد ماند
درون بازی عشّاق، من پیاده بُدم
رقیب هم دو سه روزی به زین نخواهد ماند
کرشمه های نگاهش گران تقبل شد
نگاه مست و خمارش ثمین نخواهد ماند
دلا فراغت ایام خود غنیمت دان
که فتنه تا به ابد در کمین نخواهد ماند
چنان جوانی خود بگذران که در پیری
زمان برای عرق بر جبین نخواهد ماند
گشادهرو سخنت را بِران بدین مردم
عدویِ تنگنظری تا به چین نخواهد ماند!
ز اشتباه گذشته غمین مباش ای دوست
بخند، خندهی حالت به کین نخواهد ماند
#دوست
شعرم رو از فالی که گرفتم و غزل ۱۷۹ اومد الهام گرفتم. متن شعر حضرت حافظ به شرح زیرِ:
رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند
من ار چه در نظر یار خاکسار شدم
رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند
چو پرده دار به شمشیر میزند همه را
کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند
چه جای شکر و شکایت ز نقش نیک و بد است
چو بر صحیفه هستی رقم نخواهد ماند
سرود مجلس جمشید گفتهاند این بود
که جام باده بیاور که جم نخواهد ماند
غنیمتی شمر ای شمع وصل پروانه
که این معامله تا صبحدم نخواهد ماند
توانگرا دل درویش خود به دست آور
که مخزن زر و گنج درم نخواهد ماند
بدین رواق زبرجد نوشتهاند به زر
که جز نکویی اهل کرم نخواهد ماند
ز مهربانی جانان طمع مبر حافظ
که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند
#حافظ